
آمدنت را یادم نیست...
بی صدا آمدی بی آنکه بدانم
بی اجازه ماندی بی آنکه بخواهم
اما اکنون وجودم ماندنت را تمنا می کند.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: نوشته های بارونی، ،


پلک های مرطوب مرا باور کن؛ این باران نیست که می بارد، صدای خسته من است که از چشمانم بیرون میریزد.
|